حدیث روز :
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Monday, 20 May , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 35156×
  • آخرین اخبار :

    سالن تشریح پزشکی قانونی در آرامستان بهشت رضوان شهریار افتتاح شد. بزرگترین مراسم محفل قرآنی کشور در ورزشگاه آزادی با حضور خانواده های تهرانی +عکس فرماندار شهرستان شهریار از حضور پرشور مردم در انتخابات ۱۱ اسفند تقدیر و تشکر نمود حسین حق وردی منتخب حوزه انتخابیه شهریار قدس و ملارد در مجلس شورای اسلامی شد جلسه معارفه (معاونت اداری مالی) شهرداری باغستان شهردار باغستان از نصب پایه چراغ و راه اندازی روشنایی در خیابان‌ آزادگان خبر داد. اهتمام جدی شهرداری باغستان جهت توسعه متوازن زیرساخت ها در سطح شهر صفحه اول روزنامه های ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ استاندار تهران درگذشت آیت الله امامی کاشانی را تسلیت گفت افتتاح نمایشگاه نقاشی گروهی رئالیست هادر نگارخانه افرا شهریار آیت‌الله امامی کاشانی درگذشت ۱۵ نفر از تهران مستقیم به مجلس راه یافتند «مانچینی» دعوت قلعه‌نویی را رد کرد فرهاد مجیدی سرمربی تیم امید امارات شد عرضه سکه در مرکز مبادله باعث کاهش قیمت‌ها خواهد شد عرضه فردی بنزین در کیش منجر به کاهش مصرف نشد غم و اندوه علاوه بر ذهن جسم را هم تاثیر قرار می دهد درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال از هفته جاری شروع می شود مقام رضوان الهی، ثمره تقواپیشگی در برابر شهوات است

    پ
    پ
    «سیگاریا رو سوریه نمی برن» به چاپ سوم رسید

    به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «سیگاریا رو سوریه نمی‌برن؛ زندگینامه شهید مدافع حرم علی‌اکبر شیرعلی» نوشته مهری غلام‌پور به‌تازگی توسط نشر ۲۷ بعثت به چاپ سوم رسیده است. این کتاب دهمین عنوان از مجموعه «مدافعان حرم» است که این ناشر چاپ می‌کند.

    شهید علی‌اکبر شیرعلی از شهدای مدافع حرم استان خوزستان است که ۵ اردیبهشت ۶۳ همزمان با سالروز تولد حضرت علی‌اکبر (ع) در شهر آغاجاری متولد شد و ۱۷ آذر سال ۹۴ همراه چند نفر دیگر از مدافعان حرم در حلب به شهادت رسید. کتاب زندگی این شهید شامل دو فصل، وصیت‌نامه، عکس‌ها و اسناد مربوط به شهید شیرعلی می‌شود.

    در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

    همه خود را به ارتفاع کنار نیزار می‌رسانند و پنهان می‌شوند. مدام توی بی‌سیم درخواست کمک می‌کنند. امین، فرهاد و مجتبی درگیرِ موج انفجار شده‌اند. زمان برایشان کِش می‌آید و طولانی می‌گذرد. زمان عقب نشینی، فرهاد متوجه اطراف و شرایط نیست و به سمت دشمن می‌دود. بچه‌ها او را می‌گیرند.

    از توی بی‌سیم می‌شنوند که دشمن برای بردن جنازه شهدا به سمت خانه‌ها می‌آید. از ران پای مجتبی خون می چکد و هنوز هم فرهاد را اگر رها کنند به هر سمتی امکان دارد برود. فشار روحی و وحشت زیادی در آن چند لحظه بر بچه‌ها وارد می‌شود.

    سجاد جوکار و مهدی سپهری مهر، پیاده برای کمک به بچه‌ها می آیند و آقای علیخانی، دلیری به خرج می‌دهد و با تویوتا برای بردن جنازه بچه‌ها می‌آید. بچه‌ها را می‌بینند که لای نیزارها پناه گرفته‌اند.

    اول بریم شهدا رو بیاریم، بعد میریم عقب.

    یکی می پرسد: «شهدا توی کدوم ساختمونن؟»

    یکی از بچه‌ها به ساختمان‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «اکبر و محمد روی پشت بوم اون خونه اند، ایوب هم توی خونه این‌طرفی افتاده.»

    نیروهایی که برای کمک آمده‌اند، به سمت ساختمان‌ها می‌روند. نزدیک ساختمان که می‌شوند، می‌بینند که چند نفر از نیروهای دشمن برای بردن جنازه شهدا و بریدن سرشان به آنجا آمده‌اند، از یکی از خانه‌ها دستِ خالی بیرون می آیند و فرار می‌کنند.

    بچه‌ها تیراندازی می‌کنند تا بقیه بتوانند جنازه شهدا را از خانه‌ها خارج کنند. جنازه‌ها را روی پتو می‌گذارند و بیرون می‌آورند. وقتی پتو کج می‌شود، اعضا و جوارح شهدا که جدا شده‌اند، به سمت زمین مایل می‌شوند. دوباره پتو را صاف می‌کنند تا اعضا و جوارحشان به سر جایش برگردد. جنازه‌ها را به ماشین منتقل می‌کنند. چند لحظه بعد، ماشین با شتاب، گاز می‌دهد و از ساختمان‌ها دور می‌شود. گردوغبار توی فضا می پیچد و ماشین، هر لحظه دورتر می‌شود.

    چاپ سوم این کتاب با ۱۵۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان عرضه شده است.

    منبع : خبرگزاری مهر

    ثبت دیدگاه :

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت پیشخوان پرس منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.